سیاست با مصائب کشاورزان/ نقدی بر عملکرد جلال محمودزاده ، نماینده مهاباد/ علی آبادیان

سیاست با مصائب کشاورزان/ نقدی بر عملکرد جلال محمودزاده ، نماینده مهاباد/
علی آبادیان
گفتن و نوشتن از وضعیت کنونی بخش کشاورزی شرح مصیبت است؛ این نه مدعایی گزاف و سخنی از سر اغراق بلکه تاکیدی صریح بر واقعیت امر است. کاستی ها، نواقص، مشکلات و معضلات در این بخش مهم و راهبردی از نظام اقتصادی کشور چنان زیادند و آنچنان بر روی هم تلنبار گشته اند که تنها واژه ی مصیبت می تواند توصیف کننده ی وضع موجود باشد. جامعه ی کشاورزان به عنوان صاحبان و میراث داران امروز و دیروز این مصائب بیش از دیگران با عمق و دامنه ی مشکلات موجود درگیر و آشنا هستند. چرا که کشاورزان به عنوان شاغلان اصلی این بخش عظیم اقتصادی طعم تلخ عدم وصول مطالبات مالی فروش گندم و چغندرقند از دولت های وقت را می چشند، از آسیب های جدی موجود در زمینه قیمت گذاری کالای تولیدی شان بیش از دیگران آسیب می بییند، کمترین سود را از فروش محصولات می برند، خشکسالی ها و بلایای طبیعی بیشترین زیان را متوجه آنان می سازد و سیستم خدمات بیمه ای کمترین و ناقص ترین شکل جبران خسارت را در اختیارشان قرار می دهد، در روزگار تحریم ها و تحدیدها با مشکل تامین نهاده ها و گرانی آنها مواجه می شوند، بر دوام با افزایش هزینه های تولید روبرو هستند اما توان افزایش قیمت کالای تولیدی خود را ندارند چرا که سازوکار آن در اختیار دلالان و واسطه ها است، برای فروش محصولات خود در خارج از مرزها حمایتی از سوی مدیران دریافت نمی کنند و در نهایت آب و تامین آن به دغدغه ی اصلی آنها تبدیل شده است.
تردیدی نیست که برخی از مشکلات پیش گفته فراگیر و عام هستند و برخی دیگر نیز مربوط به گستره ای خاص. در این میان در منطقهی جنوب آذربایجانغربی این مشکلات شکلی حاد به خود گرفتهاند و منجر به ظهور وضعی بحرانی شده است. ورشکستی بخش کشاورزی، مهاجرت گستردهی روستائیان، افزایش حاشیه نشینی در شهرها، خیل عظیم بیکاران تنها بخشی از تبعات حیات رو به افول روستایی در جنوب آذربایجان غربی هستند، یا شکل گیری و گسترش پدیده هایی چون کولبری نیز از تبعات ورشکستگی بخش کشاورزی است، چرا که کولبران همان کشاورزان و رنجبران دیروزی هستند که از سر ناچاری به این پیشهی سخت روی آورده اند.
مسوولان و مدیران اجرایی با این مصیبت ها و مصائب به خوبی آشنا هستند، آنان در سخنرانی ها، اظهارات و مصاحبه های خود به شکلی مکرر و آشکار بر وجود مشکلات و معظلات بخش کشاورزی تاکید دارند. اما آنان در مواجهه با این مشکلات از یک جهت سعی در سلب مسوولیت از خود دارند و آن را میراث گذشتگان می دانند و از جهتی دیگر با استناد بر آمارهای مورد ادعای خود در تلاش هستند وضع بخش کشاورزی در دوره ی مدیریتی خویش را مطلوب جلوه دهند. موارد و شواهد گوناگونی از این شیوه برخورد را می توان در تجربه ی مدیریتی چند دهه ی اخیر نشان داد که نگارنده در یادداشت های پیشین خود همواره به آن توجه داشته است. اما مورد تاسف بار و فاجعه بار دیگری از شیوه های برخورد با مصائب کشاورزان، که این یادداشت با هدف پرداختن به آن تنظیم شده است، در عملکرد برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی دیده می شود . در این بین نمونه بارز و برجسته ای از این دست فعالیت ها در اقدامات و عملکردهای تنها نماینده حاضر استان در کمیسیون کشاورزی مجلس مشاهده می شود که بر حسب اتفاق این نماینده محترم ، نماینده مهاباد است.
نماینده مهاباد که در انتخابات اسفندماه ۱۳۹۴ از میان نامزدهای موجود توانست رای بیشتری را کسب کند و به مجلس راه یابد، به واسطه رشته ی تحصیلی، تجربه ی مدیریتی و نمایندگی به کمیسیون کشاورزی رفت و در جایگاه نائب رئیسی این کمیسیون به فعالیت مشغول گشت. طبیعتا انتظار آن بود این نماینده ی مجلس که پایگاه رای و حامیان اصلی اش در میان کشاورزان منطقه هستند و همچینین به دلیل سوابق اجرایی و نمایندگی ، مشکلات و مسائل کشاورزی و جامعه ی کشاورزی منطقه را به شکلی جدی پیگیری نماید و در اولویت اقدامات خود قرار دهد. اما آنچه در یک سال گذشته و در عمل مشاهده شد، این بود که آقای نماینده به جای اولویت بندی صحیح مسائل و مشکلات مردم در حوزه انتخابیه اش و انجام وظایف نظارتی و تقنینی به فراکسیون سازی و طرح مسائلی روی آورده است که نه دغدغه اصلی رای دهندگان می باشد و نه در چارچوب اختیارات نمایندگی وی . البته در همان حال و موازی با فراکسیون بازی، وی بازی با افکار عمومی جامعهی کشاورزان را از یاد نبرده است و در همین راستا راهبرد تاسف باری را در دستور کار خود قرار داده است؛ راهبرد سیاست با مصائب کشاورزان.
نماینده ی مهاباد از همان ابتدای کار شروع مجلس دهم اقداماتی را انجام داد که هدف اصلی آنها تبلیغ و برجسته ساختن نقش و جایگاه وی در مجلس دهم بود. سفر جمعی اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس از برجسته ترین این اقدامات بود. این سفر که می توانست زمینه مناسبی برای آشنایی کمیسیون با مشکلات بخش کشاورزی مکریان و مهاباد باشد، عملا به ابزار تبلیغات سیاسی نماینده ی مهاباد تبدیل شد. عامه ی جامعه ی کشاورزی منطقه نتوانستند با این نمایندگان محترم دیدار و ملاقات داشته باشند، مگر کسانی که از سوی نماینده ی مهاباد انتخاب شده بودند. در نهایت نیز این سفر برای کشاورزان منطقه هیچ دستاورد ملموسی در پی نداشت، اما ظاهرا آقای نماینده ی بهره ی تبلیغاتی خود را از آن برد. سفرهای چند مقام رسمی دیگر نیز در همین راستا بود.
کشاورزان، فعالان و تشکل ها چندین بار -به گواهی راقم این سطور- مشکلات و معضلات موجود را شفاها و کتبا به نماینده ی مهاباد منتقل نموده اند. در جریان گفت و گوها و مکاتبات صورت گرفته بارها بر پیگیری مساله ی تامین و توزیع عادلانه ی آب بخش کشاورزی، مقابله با اجحافات و اقدامات غیر قانونی سازمان امور آب در اخذ هزینه های آب از کشاورزان، حذف مالیات ها و تعرفه های غیرقانونی اخذ شده از کشاورزان و بسیاری از مسائل دیگر تاکید شده است. به جز این ها به کرات بر موضوع نابودی و چپاول واحدکشت و صنعت مهاباد- که روزگاری بزرگترین واحد تولید و تامین مواد غذایی شمال غرب کشور بود- و بیکاری دو هزار و دویست نفر کارگر و کارمند شاغل مستقیم تاکید شده است و از نائب رئیس کمیسیون درخواست پیگیری جدی شده است، اما این مهم نیز در اولویت اقدامات این عضو کمیسیون کشاورزی مجلس قرار نگرفته است. البته مواجهه نماینده ی مهاباد با کشاورزان نه از نوع رابطهی وکیل با موکلان، بلکه از نوع رابطهی مدیر با زیردستان بوده است. آقای نماینده به جای پیگیری مطالبات جامعه ی مظلوم کشاورزان، نامه های آنها را پاراف می کند و به خودشان ارجاع می دهد و یا حاشیه ی نامه های آنها را مزین به دست نوشته های خود می کند تا موکلان خود مشکلات خویش را پیگیری کنند!
ممکن است آقای نماینده در برابر این نقدها، مقدار قابل توجهی نطق و تذکر و نامه های پیگیری را علم کنند یا از نمایش زاری خود برای کولبران بی گناه سخن بگوید و آن را نشانه ای از پیگیری مشکلات مردم جلوه دهد . اما کیست که نداند این فعالیت ها نه در راستای پیگیری مطالبات و حقوق کشاورزان است و نه در جهت وصول مطالبات و احقاق حقوق آنها. چرا که این فعالیت ها تنها و تنها جنبه ی تبلیغی و مصرف تبلیغاتی دارند و در عمل هیچ ثمری برای جامعه کشاورزان منطقه نداشته اند. در این میان مخاطب آگاه و اهل سیاست به خوبی می دانند که ایفای وظیفه ی نمایندگی و پیگیری مطالبات موکلان راهکارهای مختلفی دارد؛ راهکارهایی که طیف وسیعی از فعالیت ها و اقدامات پارلمانی مرسوم را در بر می گیرد. اما ایشان به جای توسل به این راهکارها، پیگیری دلسوزانه ی مطالبات کشاورزان و تلاش برای احقاق آنها، عضویت در کمیسیون کشاورزی را به ابزار تبلیغی خود بدل کرده است و از همین جایگاه مصائب کشاورزان را گاهگاهی یادآوری می کند و تذکر می دهد. اما این یادآوری نه از سر خیرخواهی، بلکه از سر سیاست ورزی است. به عبارتی دیگر آقای نماینده سیاست با مصائب کشاورزان را دستور کار خود قرار داده است. این سیاست ورزی نه در راستای کاهش مصائب و التیام زخم هاست، بلکه در راستای مانورهای پارلمانی و تبلیغاتی است. بدون شک ثمرهی سیاست ورزی با مصائب شهروندان چیزی نیست جز تداوم و تعمیق مصائب آنها.
منبع: هفتە نامە دەنگی کوردستان
سپاس و تشکر از نقد زیبای آقای آبادیان عزیز.
با سلام و خسته نباشید به همه همشهریان که با رای که اکثریت به نماینده منتخبشان دادند . جناب نماینده منتخب بجای چاره سازی مشکلات مردم و اهالی شهر و روستا و رفع تبعیض و ……. قبل از همه چیز دنبال قشون کشی و عزل ونصب رؤسا بوده که باند مافیایی خودش را تکمیل نماید تا اوشون شیخ الرئیس شهر شوند و کسی جرأت نکند که در مقابل اوشون نه بگوید. بله مشکلات شهر کشت وصنعت مهاباد هست ؟ مشکلات مهاباد فاضبلاب شهری هست که مهاباد را به بن بست کشاند؟ مشکلات مهاباد قبوض آب و برق و گاز هست که نسبت به شهرهای همجوار دوبرابر صادر میشود؟ مشکلات مردم نبود معیشت زندگی و پرداخت شهریه کلان دانشگاه آزاد و پیام نور و…. هست؟ و…….. جناب نمایند محترم بجای عزل و نصب و زهر چشم گرفتن از مردم و مسئولین که این کار شما نیست تنها کار شما وظیفه ی قانون گذاری هست و لاغیر. پس با آبروی مهاباد بازی نکن و باند مافیای ات را جمع و جور کن و گرنه با مردم طرف هستی و باید پاسخگویی گند کاریهات باشی؟؟؟؟
سلام به هوال من کشاورزم طرفدارا قای محمودزاده دوره قبلیش خیلی شِعاردادبه دادکشاورزان میرسم ولی اینطوری نشداین دوره هم فریب خوردیم ولی دوستان ۲سال گذشت فقط توفکرثروتمندان هست که باهاشون شریک بشه درکشت وصنعت وکارخانه قندوکارهای دیگرش نمی دونم ملت مهابادکی ازخواب بیدارمیشن که کسی رابفرستن مجلس که توفکرکارنفرات نباشه وفقط به فکرکارهاوطرحهای بزرگ برامان شهرمان وبیکاری باشه
عالی واقعا نیاز و توجه واقعی را به جهت کشاورزان میطلبد نه صرف نمایشهای پاراف و حواله به انشاالله و ماشاالله