کودکان شهر فراموش شده ، قربانیان جدید جادههای مرگ

یکبار دیگر شاهد وقوع تصادفی دیگر در جادههای مهاباد و فوتی چند نفر از همشهریان بودیم با این تفاوت که اینبار قربانی تصادف کودکانی بودند که گویا گناه و جرم آن تحصیل و درس خواندن بود و بس!
در روزیکه بازار اظهارنظرها در مورد فرهنگ رانندگی ، کیفیت خودروها و وضعیت جادهها داغ بود هیچکس از خود نپرسید اساسا به کدامین گناه دانشآموزان از جایی به نام «خلیفان» که حدودا دو دهه است لقب شهر را یدک میکشد بایستی برای برگزاری یک امتحان بیش از ۴۵ کیلومتر مسافت را طی کرده و خود را به مهاباد برسانند
تا این لحظه آموزش و پرورش به عنوان مقصر اصلی حادثه که از برگزاری یک امتحان در خلیفان ناتوان بوده ترجیح داده است سکوت اختیار کند و سایر مسئولین نیز در روزی که شهروندان مهابادی در چنین فقره تصادف جان خود را از دست میدادند ترجیح دادند لباس پلوخوری پوشیده و عطر و ادکلن زده جلو دوربین ظاهر شده و در کنار افتتاح زمین فوتبال اندکی هم مشغول مصادره بودجههای دولتی به نام خود شوند تا کارنامه پر از هیچ خود را حداقل جلو اذهان عمومی اندکی پررنگ جلوه دهند
سوالی که این وسط مطرح است اینکه چگونه آموزش و پرورش مهاباد با این حجم از ادعا که البته لقب اعظم «معاون مدیر کل» را هم دارا میباشد از برگزاری یک امتحان ساده در یکشهر تابعه عاجز بوده تا این کودکان با اجبار به حضور در مهاباد چنین سرنوشتی را تجربه نمایند؟
اکنون وضعیت مهاباد در بغرنجترین وضعیت خود است. سومدیریت ارکان اصلی اداره شهر را فلج نموده و نبود تخصص و دانش که در سایه بکارگیری ستادرفتهها به جای مدیران متخصص شاهد آن هستیم سایه سنگینی عقب ماندگی را بر روی شهر گسترانیده است
آنچه واضح و مبرهن است اینکه در نهایت این مردم شهرستان مهاباد هستند که هزینه سنگین بی مسئولیتی عدهای را پرداخت میکنند امروز کودکان خلیفانی تاوان بیکفایتی مسئولان را با جان خود دادند فردا چه در انتظارمان است؟