پیش فرض
تصمیم گیرندگان، افراد ذی نفع و افراد بانفوذ در تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت به واسطه تصمیمات افراد و گروههای مختلف متخص و غیر متخصص صورت می پذیرد. در حالت کلی اقدامات در سطوح مختلف به ویژه در سطح ملی ، ایالتی و محلی صورت می گیرد. تجزیه و تحلیل و درک تاثیرات مثبت عاملان (افرادی که در این زمینه نقش دارند) دارای ارزش قابل توجهی است

در زیر عاملان یا افرادی که نقش به سزایی در تعلیم و تربیت و خط مشی آموزشی و تربیتی یک کشور دارند مورد بحث قرار می گیرد.
تصمیم گیرندگان: این گروه افرادی هستند که به علت وضعیت یا موقعیت حرفه ای شان قادرند تصمیمات ویژه ای را در ارتباط با این که چه چیزی، چه زمانی، چگونه و برای چه کسانی باید تدریس شود، اتخاذ می کنند. به عنوان مثال وزرا و مسئولان ارشد جزو افراد تصمیم گیرنده محسوب می شوند. علاوه برآن نویسندگان کتب درسی، سازمان های طراحی سوالات آزمون، نهادهای داری صدور مجوز و مدارک تحصیلی جزو افرادی هستند که در این خصوص تصمیم گیرنده اند.افراد ذی نفع: این گروه افرادی هستند که حق اظهار نظر داشته و در برنامه های مدرسه سهیم اند( آرندس، ۲۰۰۰). در بسیاری از موارد این افراد همچون مدیران ارشد نظام آموزشی قادرند تا رهنمودها و دستورالعمل های خود را به مرحله اجرا در آورند، البته ممکن است که هیچ گونه قدرت رسمی و اداری نداشته باشند اما به روش های مختلفی مانند وابستگی به والدین و روزنامه نگاران اعمال نفوذ کنند.
افراد بانفوذ: افراد یا گروههای هستند که دارای علایق و تلاش های مشترکی برای متقاعد کردن مسئولین و برای انجام برخی تغییرات خاص می باشند. آنان ممکن است یک شعار یا هدف خاصی را در دستور کار خود قرار دهند یا ممکن است بر فرایند ها یا فعالیت های خاصی که باید در مدرسه رخ دهد تمرکز داشته باشند.
نمونه های این قبیل افراد گروههای فشار که موضوعات یا باورهای خاصی را به سیستم القا می کنند.واضح است که خطوط تعیین مرز روشنی میان انواع مختلف افراد تصمیم گیرنده، افراد ذی نفع و بانفوذ وجود ندارد چون میزان قدرت و کنترل آنان از دید افراد مختلف متفاوت است. باوجود این به منظور تجزیه و تحلیل مفید نقش های آنان ارایه یک فهرست موقتی از گروههایی که ممکن است این عناوین را به خود اختصاص دهند مفید به نظر برسد.
بسیاری از این گروهها به شیوه های مختلفی بر افراد تصمیم گیرنده در زمینه برنامه درسی تاثیر می گذارند که تفکیک دقیق نوع تعاملات و شیوه ها و میزان اعمال نفوذ آنان در سطوح مختلف نظام های آموزشی غیر ممکن است( فولان، ۲۰۰۱، اسکات، ۱۹۹۹).با وجود این فهرست کردن برخی از موثرترین گروهها و توصیف کلی نحوه عملی شدن تاثیرات آنها امکان پذیر است. در جداول زیر فهرست وار گروهها و تاثیرات شان بر مدارس مشخص شده است.

درسطح مدرسه ، معلمان و مدیران درگیر تصمیماتی هستند که مستقیما به تدریس روزمره مرتبط است. آنان تحت تاثیر تصمیماتی هستند که از منطقه به آنان ابلاغ شده است و در سطح نواحی مدیران به طور عمده درگیر تصمیماتی در ارتباط با برنامه های کلی هستند. نهایتا در سطح استانی تابع هیات های عالی رتبه آموزشی یا مسئولین نهاد های آموزشی کشور هستند.
✍️کیوان جمشیدی ، نویسنده و تحلیل گر مسایل آموزش و پرورش