لویاتان سرمایەداری / ارسلان برنا

لویاتان سرمایەداری
ارسلان برنا*
انقلاب صنعتی چون یکی از پایەهای اصلی مدرنیتە در اروپا و بعدا در سراسر جهان بە شیوەهای مختلف، بە درازای بیشتر از دو سدە دستاوردهای زیادی در پی داشتە است. هر چند پیشرفت های ناشی از آن حائز اهمیت فراوان است اما امروزە ابعاد این انقلاب در بعضی از حوزەهای تأثیرگذار و پیامدهای منفی حاصل از آن علاوە بر جوامع انسانی کل حیات را تهدید می کند. کشورهای غربی و در رأس آنها امریکا بە عنوان سردمدار جهان سرمایەداری بە منظور بازدهی و انباشت سرمایە بیشترین مداخلات را در محیط زیست پیرامون داشتە کە حتی می توان آنرا بە یک نسل کشی در سطح اکولوژی تعبیر نمود.
در واقع، فاشیسم صنعتی امریکایی از زمان حملە بە ویتنام، اشغال نظامی افغانستان و عراق، حملات موشکی بە سوریە و همچنین فروش تسلیحات چندین میلیارد دلاری بە یکی از غیردموکراتیکترین پادشاهی جهان ( عربستان ) و خروج از ” معاهدەی پاریس ” بە اوج خود رسیدە است. احتمال تخریب محیط زیست در ابعاد وسیعتر، آلودگی بیشتر هوا بە دلیل انتشار دی اکسید کربن و افزایش آلایندەها تنها با معیار سنجش پول زیادتر بسیار قوی تر از هر زمان دیگری است. صنعتی شدن و رسیدن بە آرمان های دموکراسی و ارزش های امریکایی کە رئیس جمهور بازرگان در سر می پروراند بە تودەای سرطانی برای محیط زیست و آیندە جوامع مبدل شدە است.
سرمایەداری تحت نقاب و عناوین مختلف بە منظور سودآوری و با تجاوزات مکرر بە محیط زیست فروپاشی سیاسی و اخلاقی را نوید می دهد. دولت ترامپ و توجیهات بی شرمانە وی برای زیر سوال بردن و خروج از ” معاهدەی پاریس ” نمونەی بارز بی اخلاقی بر اساس معیارهای جهانبینی امریکایی بود. شاید بتوان گفت کە، جنون سرمایەداری مروج رویکردهای تنگ نظرانەای شبیە ترامپ است کە در مقاطع حساس از آن نقاب بر میگیرد و از تحریف آن ابایی ندارد. رئیس جمهور ترامپ رشد و توسعەی سرطان وار اقتصادی را بە هر بهایی پذیرفتە کە هیچ مانعی در برابر آن متصور نیست.
معیارهای از قبیل حقوق بشر، دموکراسی، مسئلەی زنان و حتی محیط زیست کە موضوعی بسیار حساس و غیرقابل چشم پوشی می باشد؛ بر مبنای پول و انباشت سرمایە مورد محک قرار می گیرند. رویکرد آقای ترامپ در چنین سیستمی خارج از چهارچوب های اخلاقی، برای حمایت شرکت های صنعتی – نظامی، بر تجارت و کسب سود بیشتر بە هر قیمتی تأکید دارد. لذا برخوردهای اینچنینی است کە موجودیت اشخاصی مانند ترامپ و سرمایەداری را حفظ کردە است. در نتیجە، شاید بدون هیچ شک و تردیدی بتوان گفت کە رادیکالیسم سرمایەداری با نقاب های رنگین کمانی افسار گسیختەتر از هر زمان دیگری است.
هر چند در مجموع ترامپ و دولت مطبوعش بە مانند لیبرال دموکراسی هیچ راهکار مناسبی ارائە نداد اما تأثیرات مخرب زیست محیطی و سیاسی تصمیم گیریهای وی قابل تصور نیست. انسان و جوامع بشری از آغاز تاکنون بخاطر رابطەی مستقیمی کە با طبیعت خود داشتە اهمیت و احترام زیادی برای آن قائل بودە است. شروع چنین مرحلەای کە بە نادیدە انگاشتن محیط زیست منجر شود فروپاشی همە جانبە و نابودی کامل اصول اخلاقی را بە همراە دارد. فروپاشی سرمایەداری از درون آغاز گشتە و ترامپ حداقل ثابت نمود کە صنعت گرایی از نظر اشخاص منفعت طلب و الگوی لیبرال دموکراسی همان سرمایەداری مصرف گرای لویاتانی می باشد. این امری گریز ناپذیر است و مهم ترین نتیجەای کە می توان از آن گرفت ناسازگاری کامل سرمایەداری با تمام معیارهای خود با موجودیت بشری و حیات است.
ارسلان برنا ( تحلیلگر سیاسی )