کنترل اجتماعی از منظر نظریه کنترل سیستم ها

الف ) بررسی اجمالی قبل از ورود به موضوع اصلی تعاریف و مقدماتی راجع به نظریه ی کنترل سیستم ها مورد نیاز است که در این بخش به بررسی آنها می پردازیم.
سیستم (۱): ترکیبی از اجزاست که با هم و برای انجام عملی مشخص کار می کنند. سیستم تنها سیستم فیزیکی نیست. مفهوم سیستم را می توان به پدیده های پویای انتزاعی مثلا پدیده های اقتصادی نیز تعمیم داد. بنابراین کلمه ی سیستم می تواند تمام سیستم های فیزیکی، زیستی، اقتصادی، سیاسی و … را شامل شود.
سیستم کنترل شده و سیگنال کنترل (۱): متغییر کنترل شده کمیت یا وضعیتی است که اندازه گیری و کنترل می شود. سیگنال کنترل یا متغییر عملگر کمیت یا وضعیتی است که تغییر داده می شود تا برمتغییر کنترل تاثیر بگذارد. معمولا متغییر تحت کنترل خروجی سیستم است. منظور از کنترل، اندازه گیری متغییر تحت کنترل و اعمال سیگنال کنترل برای رساندن متغییر تحت کنترل به مقدار مطلوب است.
ورودی مرجع (۱) : خروجی مطلوب سیستم یا وضعیتی از خروجی است که تمایل داریم سیستم در جهت نیل به آن کنترل گردد.
اغتشاش (۱): سیگنالی است که در جهت تغییر شدید خروجی یک سیستم عمل می کند. اگر اغتشاش در داخل سیستم تولید شود آن را داخلی می نامیم، اغتشاش خارجی در خارج سیستم تولید می شود و یک ورودی سیستم است.
کنترل (۱) : به معنی تنظیم کردن، جهت دادن، دستور دادن یا هدایت کردن است.
سیستم کنترلی (۱) : یکی از موضوعات مهم در نظریه ی سیستم ها، موضوع سیستم و رابطه ی آن با کنترل است. با در نظر گرفتن تعاریف سیستم و کنترل، یک سیستم کنترلی مجموعه ای از اجزاء است که به گونه ای به هم مرتبط شده اند که رفتار خود یا سیستم دیگری را به گونه ای تنظیم نمایند که پاسخ مطلوب حاصل گردد.

سنسور (۱) : ساختاری فیزیکی یا انتزاعی است که وظیفه ی اندازه گیری خروجی سیستم و ارسال داده ها به مقایسه کننده را به منظور اتخاذ تصمیمی مناسب برای نیل سیستم به هدف تعیین شده بر عهده دارد.
سیستم کنترلی حلقه باز (۱) : سیستم هایی هستند که در آنها مقدار خروجی، تاثیری برعمل کنترل و دستورات صادر شده از کنترل کننده ندارد. به بیان دیگر در یک سیستم کنترلی حلقه باز، خروجی، اندازه گیری نشده و برای مقایسه با ورودی هم بازخورد (Feedback) نمی گردد.

به عنوان مثالی از یک سیستم کنترل سیاسی حلقه باز میتوان به سیستم های ایدئولوژیک و اخلاقی مطلق اشاره کرد. در این نوع سیستم های ایدئولوژیک بدون توجه به خروجی مرتبا دستوراتی یکسان صادر می گردد. این نوع سیستم های سیاسی توانایی مواجه با پیچیدگیهای جهان واقعی را ندارند و در نهایت موجبات فروپاشی سیستم سیاسی را فراهم می نمایند.
سیستم کنترلی حلقه بسته (۱) : سیستم هایی هستند که برای رساندن پاسخ سیستم به نقطه ی مرجع مطلوب از طریق یک مقایسه گر مقدار واقعی خروجی سیستم را با مقدار ورودی مرجع مقایسه کرده و حاصل این تفاضل را به کنترل کننده جهت صدور دستورات مناسب به سیستم و رساندن خروجی به ورودی مرجع، ارسال می کنند.

ب) کنترل اجتماعی ، با در نظر گرفتن تعاریف ارائه شده در قسمت قبل، در قلمرو حکمرانی نیز می توان از طراحی سیستم های کنترل اجتماعی سخن گفت. در واقع این نوع از طراحی در قرن های گذشته نیز خواه به صورت آگاهانه و خواه به صورت ناآگاهانه موجود بوده و زمامداران در فضای سیاسی دست به طراحی چنین سیستم هایی زده اند و وضعیت گذشته و یا کنونی جوامع به میزان زیادی در گرو طراحی های درست این نوع سیستم های اجتماعی بوده است.
مجموعه ی نهادها و مراکزی که قدرت سیاسی را در دست دارند و یک کلیت واحد را به وجود می آورند سیستم سیاسی می نامیم. این کلیت متاثر از تمامی خصلت ها و ویژگی هایی است که به جامعه مربوطه هویت می بخشند. همانگونه که در ادامه ی این نوشتار ملاحظه می کنیم در حقیقت سیستم اجتماعی نقش واحد کنترل کننده را به منظور اتخاذ تصمیمات کنترلی مناسب به جهت کنترل سیستم که همان کشور است برای نیل به اهداف از پیش تعیین شده بر عهده دارد.
حال سوالی که ممکن است به ذهن خواننده خطور کند این است که ساختار کنترلی مناسب برای رساندن یک کشور به عنوان یک سیستم کنترلی مطلوب با اهداف از پیش تعیین شده به کمک کنترلگر که همان سیستم سیاسی حاکم بر آن کشور است، چه نوع ساختاری است؟ به بیان دیگر از بین دو سیستم کنترلی حلقه بسته و حلقه باز کدام یک برای رساندن جامعه به نقطه مطلوب مناسب تر می باشد؟ با توجه به اینکه سیستم های کنترل اجتماعی همواره در معرض اغتشاش های درونی و یا بیرونی می باشند که معمولا غیر قابل پیش بینی هستند و با عنایت به ویژگیهایی که برای سیستم های کنترلی حلقه بسته و حلقه باز بیان شد به این نتیجه می رسیم که سیستم کنترل سیاسی مناسب برای افزایش توانایی جهت مواجه با پیچیدگی های محیطی و پایداری نظام اجتماعی سیستم کنترلی حلقه بسته می باشد. حال با در نظر گرفتن کلیت یک کشور به عنوان یک سیستم و ارائه ی سیستم کنترل اجتماعی حلقه بسته ی زیر پیرامون هریک از اجزاء آن با رویکرد تطبیق بر مفاهیم نظریه ی کنترل سیستم ها توضیحاتی ارائه می دهیم:

ورودی مرجع:
همانطوریکه در مهندسی کنترل، طراحی یک کنترلگر مستلزم در اختیار قرار داشتن اطلاعاتی پایه ای است که یکی از آنها هدف و نقطه ی مرجع است در طراحی یک سیستم کنترل اجتماعی نیز مشخص کردن اهداف و نقطه ی مرجع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برای مشخص کردن نقطه ی مرجع و یا هدف بایستی بر این امر آگاهی داشته باشیم که کلیت جامعه از سیستم سیاسی حاکم انتظار دارد که کشور را به چه نقطه ای برساند این نقطه ی مرجع می تواند افقی مورد توافق اکثریت افراد جامعه باشد و یا حتی مورد توافق دسته ی کوچکی از سیاستمداران باشد که ابزارهای مختلف قدرت را در اختیار دارند. نکته ی مهمی که حائز اهمیت است این است که نقطه ی مرجع بایستی قابلیت اندازه گیری توسط شاخص های کمی و یا حتی کیفی را داشته باشد در غیراینصورت طراحی چنین سیستم کنترلی امکان پذیر نیست و سنجش تحقق و یا عدم تحقق دسترسی کشور به اهداف از پیش تعیین شده امکان پذیر نمی باشد. در نبود امکان سنجش خروجی سیستم و یا به معنای دیگر بی اطلاعی از وضعیت کشور نسبت به نقطه ی مرجع ، حاکمیت به دلیل اینکه آگاهی نسبت به وضعیت ورودی و خروجی سیستم کنترلی ندارد، سیستم کنترل اجتماعی تبدیل به سیستمی حلقه باز می گردد و به دلیل وجود اغتشاشات داخلی و خارجی زمینه ی ایجاد ناپایداری و نوسانات شدید ایجاد می گردد و از آنجائیکه تحمل ناپایداری و نوسانات شدید در دراز مدت امکان پذیر نیست سبب از کارافتادن سیستم می گردد.
کنترلگر:
قبل از مشخص شدن نقطه ی مرجع و اهداف از پیش تعیین شده ای که سیستم اجتماعی خواهان دستیابی به آن است اگر چه طراحی کنترل گر بهینه ای که کشور را در بلند مدت به پایداری برساند امکان پذیر است ولی به نتایج مطلوب منجر نمی گردد. در واقع همانگونه که درمهندسی کنترل، به کاربردن یک کنترل کننده ای که برای یک شرایط زمینه ای طراحی شده است، لزوما در شرایط زمینه ای دیگری کارآمد و بهینه نمی باشد، در طراحی کنترل گر یک سیستم اجتماعی تصور اینکه اجرای مو به مو یک کنترلگر کارا در یک سیستم حکمرانی مربوط به کشوری توسعه یافته نیز سیستم را به پایداری و ثبات می رساند، باطل است، زیرا در طراحی کنترلگر بایستی شرایط زمینه ای آن کشور در نظر گرفته شود. در مهندسی کنترل یک کنترلگر ایده آل ، کنترل کننده ای است که در کوتاهترین زمان ممکن و با کمترین نوسانات خروجی سیستم را به نقطه ی مطلوب یا همان مرجع برساند و در صورت وجود اغتشاش داخلی و یا خارجی که منجر به ناپایداری سیستم گردد با توجه به بازخوردی که از خروجی سیستم دارد سیستم را به حالت پایدار بازگرداند. در واقع تمامی ویژگیهای ذکر شده برای یک کنترلگر ایده آل عینا در طراحی یک کنترلگر اجتماعی در سیستم حلقه بسته ی جامعه نیز برقرار است.
سیستم:
همانند مهندسی کنترل که برای طراحی کنترل کننده یک سیستم می بایست علاوه بر شناخت نقطه مرجع نسبت به ابعاد مختلف آن سیستم اشراف داشته باشیم در طراحی کنترل کننده سیستم اجتماعی نیز بایستی اطلاعات و شناخت مناسبی از ابعاد مختلف سیستم در اختیار داشته باشیم و با توجه به آنها اقدام به طراحی کنترل کننده بهینه نماییم ، این موضوع در طراحی کنترل کننده سیستم های اجتماعی در هر سه سطح خرد، میانه و کلان مهم است.
سنسور:
سنسور وظیفه ی اندازه گیری خروجی سیستم و ارسال داده ها به مقایسه کننده را بر عهده دارد.یک سنسور ناکارآمد که خروجی سیستم را با دقت اندازه گیری ننماید می تواند با ارسال داده های غیر واقعی به مقایسه کننده موجب شود که سیگنال خطای اندازه گیری شده ای که به کنترل کننده ارسال می شود سیگنال صحیحی نبوده و حتی اگر کنترل کننده بسیار کارآمد و بهینه طراحی شده باشد چون داده های ورودی آن غیر دقیق می باشد دستوراتی کنترلی را صادر نماید که علاوه بر اینکه سیستم را به پایداری سوق ندهد موجبات فروپاشی آن را نیز فراهم نماید.
در سیستم های کنترل اجتماعی در واقع می توان به نقش موسسات آماری به عنوان سنسورهایی که امر سنجش در سطح جامعه را بر عهده دارند اشاره کرد. اگر این موسسات آماری به هر دلیلی مستقل عمل ننموده و یا وابستگی به زیر سیستمی که از قدرت بیشتری برخوردار می باشد داشته باشند با اعلام نتایج غلط سبب می شوند که کنترلگر یا همان سیستم حکمرانی دستوراتی به سیستم کشوری ابلاغ نماید که نه تنها موجب بهبود عملکرد خروجی و رسیدن به اهداف نمی گردد بلکه شرایط را بدتر نموده و موجبات فروپاشی سیستم را فراهم می نماید.
در نهایت ذکر مطلبی که شاید خالی از لطف نباشد، موضوع سیستم های کنترلی مستقل از زمان و وابسته به زمان می باشد. یک سیستم کنترلی مستقل از زمان سیستمی است که زمان، در خروجی و پاسخ سیستم تاثیر گذار نیست. در این نوع سیستم، پارامترهای سیستم به عنوان تابعی از زمان تغییر نمی کند در مقابل سیستم وابسته به زمان سیستمی است که زمان پارامتری تاثیرگذار در خروجی و پاسخ سیستم می باشد. در واقع سیستم های کنترل اجتماعی ، سیستم هایی وابسته به زمان می باشند که پاسخ و خروجی آنها در زمان های مختلف متفاوت می باشد.
در طراحی چنین سیستم هایی بایستی پاسخ آنها را در زمان های طولانی نیز مد نظر قرار داد چرا که خطاهای ناشی از عدم طراحی مناسب سیستم در زمان های اولیه خود را نشان نمی دهد و با گذر زمان بزرگ تر شده و موجب فروپاشی سیستم می گردد. برای روشن تر شدن موضوع یک سیستم کنترل سیاسی را در نظر بگیرید که در سال های اولیه ی طراحی سیستمی دمکراتیک می باشد.
فرض کنید این سیستم کنترلی از خرده سیستم هایی تشکیل گردیده است که در تعامل با یکدیگر رابطه ای نسبتا متوازن دارند. فرض کنید یکی از خرده سیستم ها در لحظه ی اولیه تنها به میزان خیلی کمی از امکانات و قدرت بیشتری نسبت به سایر خرده سیستم ها برخوردار است این برتری در یک فرایند زمانی طولانی می تواند موجبات تبدیل به یک سیستم غیردمکراتیک و استبدادی را فراهم نماید در واقع از آنجا که همان خرده سیستم که در لحظات اولیه تنها از میزان اندکی قدرت و امکانات بیشتر برخوردار بود با اتکا به همان میزان اندک برتری و با توجه به عدم وجود مکانیزم کنترلی در گذر زمان می تواند سایر خرده سیستم ها را مورد تاثیر قرار داده و سبب فروپاشی سیستم گردد.
نتیجه گیری:
نظریه ی کنترل سیستم ها، نظریه ای جامع و کاربردی بوده و سیستم را از منظر انتزاعی مورد بررسی قرار داده و از لحاظ تئوری شرایط لازم برای پایداری یک سیستم و انتخاب بردار کنترل مناسب برای رساندن سیستم به نقطه ی مرجع مطلوب در زمان مناسب را به دست می آورد، در واقع از آنجا که در تئوری کنترل سیستم ها موضوع به صورت کلی و فارغ از نوع سیستم و سایر پارامترها مورد مطالعه قرار داده می شود می توان از نتایج به دست آمده در کنترل سایر سیستم ها از جمله سیستم های اجتماعی به شرط آنکه پارامترهای مد نظر کمی باشند بهره جست.
مراجع: ( مهندسی کنترل، اوگاتا)( اصول تحلیل سیستم های اقتصادی – اجتماعی، محمدباقر ملائک)(درآمدی بر جامعه شناسی سیاسی، احمد نقیب زاده )
✍️دکتر قادر خالدی
دکتری کنترل و بهینه سازی