طی چند روز گذشته در فضای عمومی و مجازی مهاباد اظهارات فراوانی در خصوص اعطای مجوز ساخت به زمین هایی نزدیک پارک ملت تحت عنوان زمین های دادگستری مطرح شد که در این خصوص شائبه هایی را ایجاد نموده است. شائبه هایی که باعث شد موضوع از سطح شهرستان فراتر رفته و رسانه های شهرهای اطراف نیز گاها با تیترهای تاسف بار موضوع را تحلیل نمایند.
اما واقعیت آن است که موضوع تفکیک ، واگذاری و ساخت و ساز در زمین های موسوم به دادگستری چندان هم پیجیده نیست و با یک مطالعه ساده چند دقیقه ای درخواهیم یافت که قانون در این مورد صراحت کامل دارد و نیازمند قهرمان بازی پهلوانان نوین نیست.
اما صرفنظر از موضوع نحوه واگذاری و تفکیک این زمین ها و دلسوزی جگرسوخته گان همیشه حاضر در صحنه می توان دریافت که این موضع زمینه مناسبی را فراهم آورده است تا هرکسی و در هر جایگاهی بدون داشتن اندک مطالعه در این خصوص به خود اجازه اظهارنطر و داوری دهد. گویی سفره ای معنوی پهن گردیده و هر کسی درصدد است تمامی نداشته های معنوی خود را یک شبه از این سفره جمع نماید.
فلان فعال سینه چاک محیط زیستی اعلام کرده است که به هیج عنوان نخواهد گذاشت که در این زمین ها ساخت و سازی صورت گیرد! بی خبر از اینکه در چند متری این زمین ها خود دارای عمارتی چند طبقه با چشم انداز پارک ملت است. شاید هم ترس از خراب شدن ویو عمارتش باعث روشن شدن فتیله روشنفکری شان شده است.
فلان کارشناس و تحلیلگر که به صورت همزمان خواص پفک نمکی، داربی استقلال و پرسپولیس، بیماری آنفولانزای مرغی و انقراض نسل گوریل ها در گینه بیسائو مورد تحلیل قرار می دهد یکباره شروع به انتقاد ار ساخت و ساز در زمین های دادگستری مهاباد کرده و از واژه های استفاده می کند که دستاویز خبررسانی رسانه ای هایی در شهرهای اطراف می شود که شناسنامه کاملا مخدوش دارند. از مردم چه پنهان شاید این سفره حکم نردبان برای انتخابات ۲ سال دیگر را داشته باشد.
فلان عضو فلان پارلمان در گروهی شامل جانفدایان خود با تعداد اعضای فعال کمتر از انگشتان یک دست و اداره با قانون کره شمالی مانند خود، یکباره جایگاه حقوقی خود را فراموش کرده و اقدام به بیان اظهارنظر کرده و اقدامات و فعالیت های شوراها و شهرداران ادوار قبل را زیر سوال می برد در حالیکه اگر نفر قبل از ایشان در انتخابات همان پارلمان ۹ رای بیشتر آورده بود این کارشناس عزیز هم اکنون در منزل نشسته بودند و بازی لیگ فوتبال انگلیس (چلسی و تاتنهام) را تماشا می کردند!
فلان عضو دیگر پارلمانی دیگر برای اینکه کارنامه ی خالی ۶ ساله خود را اندکی پر نماید آستین همت بالا زده و وارد گود می شود و فلان منطقه را لوزالمعده شهر نامیده و مدعی می شود اجازه ساخت و ساز در آن غیر قانونی است!
اما صرف نظر از این همه “رابین هود” که یکباره وارد عرصه فعالیت اجتماعی شده اند ذکر این نکته الزامی است که قانون صراحتا با استناد به مواد ۳۰ ، ۳۱ و ۳۲ قانون مالکیت (باب دوم فصل اول) حق هر گونه استفاده از هر ملکی را در اختیار مالک (کسی که سند به نام او صادر شده است) قرار داده است و شهرداری و واحد حقوقی آن یقینا به این موضوع آگاهی کامل دارند. یقینا اگر شهرداری بخواهد تصمیم احساسی گرفته و ملک شخصی را تبدیل به فضای سبز نماید در آینده نه چندان دور می بایست ،همانند آنچه در پرونده خانواده شافعی شاهد بودیم، منتظر ضربه شصت قانونی مالکین باشد. مالکینی که در گذشته بخش اعظم آنها با فروش طلا و گرفتن وام و .. اقدام به خرید این زمین ها نموده اند.
اکنون وظیفه مجموعه شهرداری و شخص شهردار و اعضای شورا (البته هر ۷ عضو شورا نه فقط ۱ نفر) به عنوان تصمیم گیرنده نهایی است که با شفاف سازی و اقدام قاطع دست رابین هودهای نوین را از این ماجرا قطع کرده و با استناد به قانون عقلانی ترین تصمیم ممکن را در خصوص این زمین ها اخذ نمایند. اگر قرار است این مکان برای شهر فضای سبز بماند به راحتی می تواند با سازوکار قانونی و پرداخت مطالبات مالکان آنها آن را تملک نماید.
هه ژار رحیمی
