در روزگاری زندگی می کنیم که به مدد رسانه های اجتماعی روزانه آن قدر با داده و اطلاعات سروکار داریم که واقعاً فرصتی برای راستی آزمایی ادعاهای مطرح شده پیدا نمی کنیم و از طرف دیگر روشهای ارائه محتوای ادعاها به نسبت قبل جذابتر و حرفه ای تر شده اند و چه بسا بدین روش بتوان جامعه ای را فریفته و از آن برای پوشش دادن خیلی از مسائل و مشکلات آن جامعه استفاده نمود .
در زمانهای نه چندان دور برای بازخوانی پرونده ها ازسبک داستان نویسی رئالیستی ( واقع گرایی) استفاده می شد که در تمامی داستان می توانستی ردی از اسناد و مدارک عینی و واقعی را مشاهده و در پایان انگیزه تک تک عناصر داستان برای خواننده مشخص می شد .
نویسنده ای خیالی، در یکی از سایت های مهاباد فصل جدیدی از داستان سریالی وتکراری تقابل نماینده وپتروشیمی مهاباد را ورق زده تا بلکه بدین روش بتوان از مطرح بودن ، ماندن وفراموش نشدن بعضی ازخواص جلوگیری کرد.
جای بسی تعجب اینکه نویسنده فرهیخته(!!!) درحدتوانایی ذهنی خویش در قالب طنزی عوام پسند واستفاده از ضرب المثل های کوچه بازاری ضمن توهین به مدیر عامل و بدون ارائه حتی یک سند از هیچک از ارگانها ونهادهای رسمی و دولتی وتنها با تکیه برالهامات غیبی و مرتبط نمودن موضوعاتی بی ربط درجهت فرافکنی و متهم جلوه دادن پتروشیمی مهاباد چندین تیر را در تاریکی رها کرده که شاید بعضی از آنها به هدف برخورد کند .
در ادامه لازم است برای به سرانجام رساندن داستان سریالی پتروشیمی مهاباد و جلوگیری از هرگونه حاشیه سازی و تنویر افکار عمومی موضوعات فصول داستان را براساس شواهد و مدارک مورد بررسی قراردهیم .
اولین فصل داستان: نویسنده محترم داستان بدون اطلاعات کافی از ایجاد زیرساختها توسط پتروشیمی مهاباد سخن به میان آوردند، مزید اطلاع نویسنده بزرگوارعرض میشود، درامکان سنجی احداث صنایع پتروشیمی اولین شرط احداث این صنعت درهرمنطقه وجود زیر ساختهای آن صنعت در منطقه بوده وصنایع پتروشیمی مسئول احداث زیرساختها نیستند و صد البته این موضوع در مناطق ویژه پتروشیمی متفاوت وبه گونه ای دیگر میباشد. .
دومین فصل داستان: با زهم موضوع تکراری عدم بکارگیری نیروهای بومی منطقه در پتروشیمی مهاباد میباشد، در این خصوص یک سوال ساده مطرح میشود مگر یک استعلام ساده ازاداره تامین اجتماعی در رابطه با اعلام درصد آمار نیروهای بومی و غیر بومی و انتشار آن و یا مراجعه یکی از نزدیکان و معتمدین نماینده محترم برای دیدن مستندات پرسنلی چه هزینه ای برای نماینده محترم دارد ،که برای یکبار و همیشه احاد مردم در جریان این موضوع قرارگرفته و خاتمه پیدا کند.
و درصورت تمایل به پیشنهاد انتشار صورتجلسه توافق درصد بکار گیری نیروهای بومی با امضای نماینده محترم(کنونی) هم فکرکنیدکه آن هم خالی از لطف نخواهد بود.
سومین فصل داستان :در این فصل از داستان در کمال تاسف نویسنده محترم بدون هیچگونه اطلاعات و سندی وفقط با کلی گویی و اینکه مصارف آب پتروشیمی مهاباد تهدیدی جدی برای کشاورزی و خشک شدن دریاچه ارومیه بوده سعی در منحرف نمودن افکار عمومی دارند. اگر از دایره انصاف و ادب خارج نشویم معلوم میشود نویسنده بزرگوار با بی انصافی تلفات آب در بخش کشاورزی (درحدود ۶۰ میلیون متر مکعب ) در سال را نادیده گرفته و مصارف آب پتروشیمی مهاباد (یک میلیون ودویست هزارمکعب) را عامل کم آبی منطقه معرفی میکند. و در ادامه از روی ناآگاهی با مطرح نمودن خط لوله دوم انتقال آبی که درکنار خط لوله انتقال آب پتروشیمی دفن شده، مصرف آب پتروشیمی را به دو برابر افزایش و به رقم دو ونیم میلیون متر مکعب در سال رسانده اند.
عزیز بزرگوار اولاً خط دوم لوله انتقال آب اصالتاً و ماهیتاً برای استفاده پتروشیمی مهاباد نمی باشد و انتهای خط لوله مذکور در ۵ کیلومتری پتروشیمی مهاباد بوده و قرار نیست این خط لوله به پتروشیمی مهاباد وصل یا منتهی گردد. بلکه خط لوله دوم انتقال آب صرفاً با هزینه پتروشیمی مهاباد احداث و برای اهداف عام المنفعه و تحت نظارت امور منابع آب مهاباد مورد استفاده قرار میگیرد.
ثانیاً میزان مصرف آب پتروشیمی مهاباد توسط کنتوری که درمحدوده سد مهاباد اندازه گیری و ماهیانه توسط امور منابع آب مهاباد قرائت و به پتروشیمی مهاباد اعلام میگردد. که با استعلامی ساده از امور منابع آب مهاباد میتوان نخست از میزان مصرف آب به تفکیک سال آگاه شد و هم در خصوص موارد مربوط به استفاده وکاربرد خط لوله دوم انتقال آب اطلاع پیدا کرد .
و اگر دغدغه شمای عزیز صرفه جویی در مصارف آب می باشد اصلاً بی توجه به تلفات آب دربخش کشاورزی قبول زحمت فرموده با مراجعه به سایت پتروشیمی مهاباد مشاهده خواهید کرد،که این شرکت چه طرحهایی را برای صرفه جویی و جلوگیری از هدر رفت آبهای سطحی وجمع آوری آن اجرا نموده است.
چهارمین فصل داستان: موضوع مربوط به آلایندگی پتروشیمی مهاباد و پرداخت عوارض فروش می باشد که نویسنده داستان باز هم از الهامات غیبی وحی شده از طرف خواص بهره جسته که در ابتدا با سهمیه بندی کردن اکسیژن در کشور،خواستار پرداخت هزینه های آن شده ودوم در مسند وکالت سازمان حفاظت محیط زیست بدون هیچ شک و شبهه ای تمام واحدهای پتروشیمی رابدون توجه به تولیدات آنها، آلاینده اعلام فرمودند که برای آن هم باید عوارض پرداخت نمود .
عزیز بزرگوار کمی در مورد صنایع پلیمری که از مواد اولیه به صورت گاز(اتیلن) استفاده می کنند،مطالعه فرموده و یا با کارشناسان مجرب در این زمینه مشورت نموده و یا همراه با متخصصی در زمینه زیست محیطی به مجموعه پتروشیمی مهاباد تشریف آورده و از نزدیک ضمن آشنایی با فرآیندهای تولید و چگونگی کنترل عوامل آلاینده ، نسبت به مساحی ۵۰ هکتار فضای سبز ایجاد شده اقدام نمایید، بلکه باعث شود اینگونه قاطعانه همه را دروغگو فرض و یکطرفه به قاضی نروید و ارگانی به عریض و طویلی به نام سازمان حفاظت محیط زیست با این همه سازوکار و متخصص وکارشناس را از کار بیکار نفرمایید.
راستی و فقط به جهت یادآوری جنابعالی، نماینده محترم دو ماه قبل درقالب نامه ای به سازمان حفاظت محیط زیست کشور ، اداره کل محیط زیست استان را به دستکاری در نتایج آزمایشات ونمونه برداریها متهم نموده بود، که با درخواست ایشان اکیپی از سوی سازمان حفاظت محیط زیست کشور به پتروشیمی مهاباد اعزام ونسبت به نمونه برداری وانجام آزمایشات مربوطه اقدام نمودند که دراین راستا انتشار نتایج آزمایشات ونمونه برداری آن بازرسی را به شما بزرگوار ویا دفتر نماینده محترم واگذار تا بلکه شما هم نقشی درکاهش نگرانی های مردم عزیزداشته باشید.
در ادامه فقط مزید اطلاع شمای گرامی عرض می شود براساس ماده ۱۴ دستور العمل تهیه فهرست صنایع آلاینده که طی ابلاغیه شماره ۴۵۵۷۵/۹۶ به مدیران کل محترم حفاظت محیط زیست استانها اعلام گردیده ،کلیه صنایع (از جمله صنایع پتروشیمی) در صورت طی کلیه مراحل و رعایت استاندارهای زیست محیطی وکسب امتیازهای لازم موفق به دریافت گواهی عدم آلایندگی خواهند شد.
خوشبختانه پتروشیمی مهاباد نیز بارعایت کلیه استانداردهای داخلی و بین المللی موفق به اخذ گواهی عدم آلایندگی از سازمان حفاظت محیط زیست کشور ونیز اخذ گواهی رعایت استاندارهای بین المللی زیست محیطی (ISO14001) شده و از پرداخت عوارض یک درصد فروش درخواستی شمامعاف میباشد.
واما در ادامه این فصل از داستان نویسنده محترم به نوعی دیگر با ایجاد شبهه ای برای خواننده درکنار متهم نمودن پتروشیمی مهاباد به آلایندگی وعدم پرداخت یک درصد عوارض فروش ، زمان بهره برداری ازپتروشیمی را به ۵ سال افزایش داده که شاید بتوانند بابزرگ نمایی اتهامات انتصابی آب رابیشترگل آلوده کرده بلکه ناممکنی دیگرراممکن سازد. نویسنده گرامی ،پتروشیمی مهاباد در مورخه۲۰/۱۰/۱۳۹۴ به بهره برداری رسیده نه در ۵ سال قبل این راهم میتوانید ازطریق استعلام از اداره صنعت، معدن و تجارت مهاباد راستی آزمایی کنید.
پنجمین فصل داستان : دراین فصل نویسنده محترم در رابطه با سودهی پتروشیمی مهاباد، طوری به خواننده القاء میکند که تمام فروش پتروشیمی سراسرسود بوده و به جیب سهامداران آن میرود . دوست عزیز بازهم به شما آدرس غلط داده اند در این مورد کافی است که به میزان سرمایه گذاری ، هزینه های پرسنل، آب ، برق، گاز، اجاره خط لوله ، حمل ونقل محصولات، استهلاک ،تعمیرات ،کاتالیست و… که همگی از طریق نهادهای ذیربط قابل استعلام میباشدو نیزخصوصاً به شاخصهای قیمت فروش مواداولیه (گاز اتیلن) ازطرف دولت وقیمت فروش محصول نهایی تولیدشده پتروشیمی مهاباد (پلی اتیلن) دربورس فروش کالا توجه فرموده تادرنگاهی ساده متوجه این نکته شویدکه سوداصلی این تولیدات عاید سهامداران می شودیادولت؟
ششمین فصل داستان : مربوط به طرح مسئله تحقیق و تفحص از واگذاری بخشی از سهام هلدینگ پتروشیمی باختر به بخش خصوصی می باشد ، مزید اطلاع آن عزیز این مورد قبلاً درسال۱۳۸۸ که اتفاقا نماینده محترم،آن دوران نیز نماینده بودنددرمجلس طرح وپرونده تا دیوان عالی کشور رفته ورای نیز صادر شد ، که رای صادره را نیز می توانید ازنماینده محترم استفسار فرموده و اعلام نتایج تحقیق وتفحص آن دوره واین دوره را نیز به شمای گرامی واگذار کرده امید است با رعایت اصول امانت داری این مهم را به سمع و نظر مردم برسانید.
وکلام آخر اینکه داستان سرایی با حاشیه سازیهای این چنین بی پایه واساس برای سرمایه گذاران نه تنها کمکی به آبادانی بیشتر منطقه نخواهد کرد چه بسا فرار سرمایه گذاران بعدی را نیز در پی خواهدشد.
به امید تفکر بیشتر
