دگرگون شدن سیاست آمریکا در سوریه توسط حمله ترکیه به یگانهای مدافع خلق

رجب طیب اروغان، رئیس جمهور ترکیه سرانجام قولش مبنی بر حمله به شهرهای تحت کنترل کردها در سوریه را عملی کرد. حمله ترکیه، که عملیات شاخه زیتون نام گرفته، در زمانی انجام میشود که یکی از سخنگویان نظامی ائتلاف تحت رهبری آمریکا برای مقابله با دولت اسلامی از تشکیل یک نیروی مرزبانی ۳۰۰۰۰ نفری تحت مدیریت اعضای بازنشسته نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) خبر داده بود. همزمان روسیه به حمله کوتاه و مقطعی ترکیه که میتواند جایی برای نیروهای دولتی سوریه در شمال این کشور باز کند، چراغ سبز نشان داده بود.
همانطور که در ماه آگوست در این ستون نوشتیم، “اهمیت مقابله با کنترل کردها بر مناطق شمال سوریه برای ترکیه آنقدر زیاد است که میتواند درهایی برای نوعی همکاری این کشور با دولت سوریه باز کند.”
واکنشهای آمریکاییها تاثیر کمی در تصمیم گیری اردوغان داشت. از جمله این واکنشها سخنان محتاطانه رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا در حین اعلام کردن سیاستهای جدید دولت ترامپ در قبال سوریه بود. تیلرسون در این سخنان به “نگرانیهای ترکیه، متحدمان در ناتو” اشاره کرد. همچنین هم تیلرسون در دیدار روز بعدش با مولود چاووشاغلو، وزیر امور خارجه ترکیه و هم وزیر دفاع آمریکا خواستار توضیح ترکیه در مورد نیروهای مرزی شدند.
در سخنانی که نشان دهنده پایین بودن سطح روابط بین ترکیه و آمریکاست، اردوغان در پاسخ به «متحدش در ناتو» گفت، “ما به آنچه آنها میگویند اهمیتی نمیدهیم. …آنها خواهند فهمید که اعتماد به یک سازمان تروریستی چه اشتباه بزرگی است.” آنکارا یگانهای مدافع خلق (YPG) – که مهمترین گروه تشکیل دهنده SDF است- را شاخهای از حزب کارگران کردستان (PKK) محسوب میکند و به همین دلیل آن را سازمانی تروریستی میداند. رئیس جمهور ترکیه معتقد است که ایالات متحده تعهدات پیشینش مبنی بر جلوگیری از گسترش نفوذ YPG در شمال سوریه و در امتداد مرزهای ترکیه را زیر پا گذاشته است.
به نوشته فهیم تاستکین، اعلام تشکیل نیروی مرزی از دیدگاه ترکیه “به این معنی بود که بر خلاف چیزی که آنکارا به آن امید داشت، همپیمانی ایالات متحده و YPG با شکست دولت اسلامی پایان نمییابد. در آخرین تماس تلفنی اردوغان و ترامپ، رئیس جمهور ترکیه سخنان طرف مقابل را اینگونه تفسیر کردهبود که قرار است کمک ایالات متحده به YPG پایان بپذیرد. به گفته مولود چاووشاغلو ترامپ به اردوغان گفته بود «من دستورش را دادهام. دیگر به آنها اسلحه داده نخواهد شد.» کاخ سفید با اشاره به تماس تلفنی بین دو رئیس جمهور گفته که ترامپ اردوغان را از «تغییرات تعلیق شده در ارسال کمک نظامی به متحدینمان در سوریه» مطلع ساخته بود. پس از آن ایالات متحده در گفتگوهای غیرعلنی به رهبران یگانهای مدافع خلق گفته بود که آمریکا تا زمانیکه راه حلی سیاسی یافت شود و نیروهای امنیتی مرزی به راه بیفتند، منطقه را ترک نخواهد کرد.”
شاید مهمترین اتفاقی که در این میان افتاد این بود که حکم نهایی در مورد اقدامات ترکیه را روسیه و نه آمریکا صادر کرد. سخنان تیلرسون در مورد سیاست آمریکا در سوریه برای خنثی کردن اختلافات بین آمریکا و ترکیه در مورد SDF کمی دیر و ناکافی به نظر میرسید. اهداف ایالات متحده در سوریه، از جمله ایجاد ثبات در مناطق آزاد شده از دست دولت اسلامی، بازگشت پناهجویان و مقابله با نفوذ ایران بدون همکاری و هماهنگی با ترکیه و روسیه با پیچیدگیهای زیادی مواجه میشود.
از دیدگاه آنکارا دیگر زمانی برای سخن گفتن و سخنرانی کردن وجود ندارد. همزمان با دیدار تیلرسون با چاووشاغلو در ونکوور، دیدار و مذاکرهای دیگری در مسکو در جریان داشت که اهمیتی واقعی داشت. این دیدار بین حلوصی آکار، رئیس ستاد کل ارتش ترکیه و هاکان فیدان، رئیس سازمان امنیت و اطلاعات ملی ترکیه روی میداد. به فاصله کوتاهی پس از این دیدار روسیه شروع به عقب راندن نیروهایش از مناطقی که هدف نیروهای ترک بود کرد. وزارت امور خارجه روسیه در بیانیهای از وضعیت موجود اعلام «نگرانی» کرد و از طرفین خواست «خویشتن داری دو طرفه از خود نشان دهند.» در همین حال دیپلماتهای روس، ایرانی و ترک برای آمادگی برای اجلاس کنگره گفتگوی ملی سوریه که قرار است روز ۳۰ ژانویه در سوچی روسیه برگزار شود، دیدار کردند.
تحلیل متین گورجان در مورد انگیزهها و عواقب احتمالی حمله ترکیه پیشتاز همه تحلیلها بود. به نوشته او، “اگر آنکارا به دنبال تایید مسکو باشد، احتمالا آنرا دریافت میکند چرا که روسیه برای مصارف داخلی خود به سختی نیازمند یک پیروزی نظامی است. در چنین شرایطی روسیه ممکن است به ترکیه اجازه دهد تا عملیات نظامی محدودی داشته باشد. همچنین مسکو احتمالا تاکید خواهد کرد که ترکیه پس از نگه داشتن نیروهایش در منطقه برای مدتی کوتاه زمامداری منطقه عفرین را به بشار اسد واگذار کند.”
در حالیکه روابط ترکیه و آمریکا روز به روز بدتر میشود، روابط ترکیه با روسیه نیز بدون مشکل و اصطکاک بین دو کشور نیست. یکی از موارد مشکل، ناامیدی روسیه از عملی شدن تعهدات ترکیه در قبال ادلب است که مضوع ستون هفته گذشته بود. گورجان در نتیجهگیری مینویسد، “در سال ۲۰۱۷ مسکو به آنکارا این امکان را داده بود تا منطقه را پاکسازی کند: به ستیزه جویان رادیکال اجازه دهد که بدون اسلحه و بدون اینکه خطری آنها را تهدید کند ادلب را ترک کنند. اما آنکارا دیر پاسخ داد و اقداماتش در منطقه انتظارات روسیه را برآورده نکرد. به همین دلیل این امکان وجود دارد که روسیه به دلیل ناامیدی از اقدامات ترکیه به ارتش سوریه اجازه داده باشد تا در شمال ادلب عملیات کند. به عبارت دیگر، روسیه معتقد است آنکارا تعهداتش را عملی نکردهاست. آنکارا قرار بود اپوزسیون سنی مستقر در غرب رودخانه فرات را دوباره سازمان دهی کند و با جداکردن عوامل رادیکال متحد هیئته التحریر الشام از بقیه، آنرا به گروهی موثر و منسجم تبدیل کند. عملیات در عفرین میتواند توافقهای حساسی را که روسیه به زحمت در منطقه غرب رودخانه فرات به دست آورده به خطر بیاندازد.”
در همان ستون ماه اکتبر نوشتیم، “اگر تحریمها رفع نشوند پوتین علاقه چندانی به جانب داری از ترامپ به قیمت از دست دادن روابط منطقهایش ندارد. به همین دلیل روسیه ممکن است نقشی به ظاهر منفعل ولی در باطن حمایت کننده بازی کند که به طرفهای منطقهای اجازه دهد در مقابل کردهای سوریه و دیگران اقدام کنند. مسکو ممکن است چنین سیاستی را برگ برندهاش بداند. از دیدگاه ایالات متحده، بازی روسیه – با پذیرش اینکه تهران، آنکار و دمشق هر کدام به خواستههایشان برسند- باید محتاطانه عملی شود.”
خشونتها در مناطق کاهش تنش سوریه افزایش مییابند
مقامات سازمان ملل در مورد عواقب حمله حکومت سوریه به مناطقی در غوطه شرقی و ادلب هشدار دادهاند. این مناطق بنا بر توافق آستانه – که با همکاری ایران، ترکیه و روسیه به دست آمد – «مناطقه کاهش تنش» محسوب میشدند.
به گزارش مرکز اخبار سازمان ملل، “از میانه نوامبر ۲۰۱۷، حدود ۳۹۳۰۰۰ نفر در غوطه شرقی مورد حملات هوایی و بمباران هر روزه نیروهای دولتی و متحدینشان قرار گرفتهاند. بنا بر گزارشها موشکهایی که توسط گروههای مخالف حاضر در غوطه شرقی به مناطق مسکونی شلیک شدهاند، وضعیت را پیچیدهتر کردهاند. از ماه دسامبر، در جنوب ادلب و مناطق روستایی شمال حمات، درگیری بین نیروهای دولتی و گروههای اپوزیسیون که اکثریت مناطق ادلب را تحت کنترل دارند افزایش یافتهاست. حدود ۲۰۰۰۰۰ غیر نظامی از خانههایشان رانده شدهاند و بسیاری جانشان را از دست دادهاند.”
احمد الحمد، سخنگوی رسانهای امور سوریه هلال احمر ترکیه به خالد الخطیب گفته، “موج جدید بیخانمان شدن از ابتدای دسامبر گذشته آغاز شد و از ابتدای سال جدید میلادی شدت گرفتهاست. هلال احمر برای اسکان بیخانمانها دو کمپ تشکیل دادهاست: کمپی با نام تو تنها نیستی (ِYou are not alone) که ظرفیت پذیرش تا ۵۰۰۰۰ نفر را دارد و کمپ دومی که ظرفیت پذیرش تا ۲۰۰۰۰ را دارد. … ما قصد این را داریم که کمپهای بیشتری در نزدیکی مرز سوریه و ترکیه در شمال ادلب بسازیم تا بتوانیم جوابگوی تعداد بسیار زیاد بیخانمانها باشیم. بنا بر تخمینهای هلال احمر حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر که بیشترشان زن و کودک هستند بیخانمان شدهاند.”
شورای محلی داراییهای خانوادههای اعضای دولت اسلامی را مصادره میکند
خاطب در گزارشی جداگانه مینویسد، “شورای محلی در شهر اخترین، در مناطق شمالی حلب، در روز دوم ژانویه اعلام کرد که داراییهای افراد و خانوادههایی را که به دولت اسلامی پیوستهاند و یا در کنار نیروهای دولتی جنگیدهاند مصادره خواهد کرد. این تصمیم سریعا اجرایی شد. پولی که از این مصادرهها به دست میآید به کودکان بیخانواده و کسانیکه از آنها مراقبت میکنند میرسد. …به نظر نمیرسد که قرار باشد این تصمیم توسط شوراهای دیگر در منطقه حلب تقلید شود، چرا که چنین تصمیمی با قانون شریعت همخوان نیست. این در شرایطی اتفاق میافتد که بسیاری از اهالی شهرها و روستاهای منطقه عملیات سپر فرات که با دولت اسلامی یا نیروهای دولتی سوریه جنگیدند قرار است به خانههایشان باز گردند و شاید بسیاری از آنها از ترس هیچگاه باز نگردند.”