سیاسیمهمترین های هەواڵنقد و بررسی

کردها و عقلانیت استراتژیک / دکتر صلاح الدین خدیو

بشار اسد امروز کردهای ی.پ.گ را خائن و عامل بیگانه خواند. این تندترین موضعی است که رئیس جمهور سوریه تاکنون علیه نیروهای ی.پ.گ اتخاذ کرده که حدود سی درصد مساحت کشورش را در کنترل دارند.
این در حالیست که در سالهای گذشته بخشی از اپوزیسیون سوریه و کردهای متحد بارزانی آنها را خائن و پیاده نظام بشار اسد می خواندند.
حقیقت ماجرا چیست؟ کردها له دولت هستند یا علیه آن؟ چرا داوریها در مورد آنها اینقدر ضد و نقیض است؟
پاسخ این سوالات را نمی توان با عقل نظری داد. عقل نظری ساحت داوری درباره صدق و کذب گزاره ها و حقانیت و بطلان مدعاهاست. به صورت کلی در عالم سیاست و در مورد خاص بحران سوریه به سختی می توان سنجه های منتج از چنین عقلانیتی را به کار بست. سیاست عملی محل ارزیابی خیر و شر و حق و باطل نیست. بلکه عرصه دستیابی به منافع و کاربست بیشینه قدرت به قصد رسیدن به حداکثر اهداف است.
کردهای سوریه از همان لحظه اول بحران با عقلانیت استراتژیک وارد میدان شدند. عقلانیت استراتژیک گونه ای از عقل عملی است که بیش از ارزش گذاری درباره خوب و بد و خیر و شر، به کامیابی با کمترین هزینه و در کوتاهترین زمان ممکن می اندیشد. در این ساحت، سیاست جای تعیین ممکن و غیرممکن هاست.
از این منظر جنس مواجهه کردهای عراق و سوریه با مسائل کلان سیاست متفاوت است. کردهای عراق در جریان رفراندوم این دو ساحت را به هم آمیختند و دچار اشتباهاتی راهبردی شدند. صادق بودن یک گزاره لزوما به معنای ممکن بودن آن نیست.
کردهای سوریه با علم به پیچیده بودن آرایش و صورت بندیهای بحران سوریه و محدودیتهای سیاسی و جغرافیایی خود، از ابتدا با عقلانیت استراتژیک وارد شده و از ورود بیش از حد و غیرضروری به ساحت عقل نظری خودداری نمودند.
در واقع آنها عقل نظری را تنها برای ایجاد ویترینی سیاسی و جذاب در جهنم سوریه بکار گرفتند، برداشتن علم سکولاریسم، دفاع از حقوق زنان و اقلیتها و دگرباشان جنسی و عبور ظاهری از مدلهای کلاسیک حکمرانی دستاوردهای این عقلانیت بودند. اما در حقیقت این بخش کم اهمیت ماجراست. موتور محرکه این تجربه، عقلانیت استراتژیکی است که اعمال حاکمیت از قندیل تا عفرین را در بسته بندی شیک و جذاب حاکمیت مستقیم خلق پنهان کرده است. روزی با بشار هم سنگر است و روزی علیه آن شمشیر می کشد. با اپوزیسیون اسلامگرا علیه داعش متحد می شود و ضمن مغازله با پوتین به اصلی ترین نیروی نیابتی آمریکا در صحنه مبدل می شود.
یا ناسیونالیسم را محکوم می کنند، اما در عمل در حال پیشبرد یک پروژه ماهیتا ناسیونالیستی هستند.
تا اینجای کار این استراتژی جواب داده است و عصبانیت بشار اسد دلیلی بر کارایی آن است.
کردهای عراق اما بدون چشم اندازی استراتژیک وارد بازی رفراندوم شدند. سخن اصلی آنها این بود که استقلال و حق تعیین سرنوشت حق است. اما بدون توجه به این اصل استراتژیک که حق گرفتنی است، نه دادنی و دولت با قهر ساخته می شود نه با حرف.
سخن گفتن از طلاق سیاسی ممکن است گزاره ای اخلاقی و حقوق بشری باشد، اما کاربست آن در نظم بین المللی کنونی درست مانند تقاضای طلاق زوجین از کلیسای کاتولیک در سده های قبل از رواج حقوق مدنی است.
شکی در این نیست که کردها در سوریه و عراق اهدافی یکسان دارند، اما با وسایل و راهبردهایی متفاوت. عقل نظری به کار تفسیر جهان می آید ولی این عقل عملی و استراتژیک است که به تغییر آن می انجامد.
بازی در بحران سوریه مانند بندبازی است، روشن نیست که در نهایت این مساله چگونه حل و فصل می شود، اما تا اینجای کار کردها در سوریه به مراتب بهتر از عراق عمل کرده اند.
کشور را با چراغ خاموش بهتر می توان ساخت و به قول دنگ شیائوپینگ رهبر اصلاح طلبان عملگرای چینی رنگ گربه مهم نیست، مهم آن است که موش را بگیرد. این درس را کردهای عراق خوب نیاموخته بودند.

منبع: شارنامه ، کانال تلگرام دکتر صلاح الدین خدیو

نمایش بیشتر

هـه‌ژار رحـیـمـی

علاقه مند به ترجمه و نوشتن در حوزه های تخصصی IT ، سیاست ، اقتصادی و اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا