خاورمیانە، بر مبنای الگوی جامعە دموکراتیک خلق ها / ارسلان برنا*

خاورمیانە بیش از یک قرن است کە در کائوس دولت ـ ملت ها گرفتار بحران های متعدد سیاسی، فرهنگی و قومیتی گشتە است. با سقوط امپراتوری ها و شکست الگوی اتحاد شوروی در برابر جهان سرمایەداری شاهد گسترش نوعی ناسیونالیسم افراطی بە منظور ترویج ارزش های غربی بودەایم کە در کنار آن بە رادیکالیسم اسلامی، آسملاسیون فرهنگی، ژینوساید خلق ها و جنگ ها انجامیدە است. هر چند مدرنیتەی سرمایەداری با اجرایی کردن الگوهای مختلف خواهان ثبات سیاسی در راستای بهرەکشی اقتصادی در هر گوشەای از جهان بودە ولی امروزە مداخلاتی از این دست پیامدهای متفاوتی حتی برای کشورهای غربی نیز بە دنبال داشتە است.
تحولات اخیر در جبهەهای جنگ در عراق ـ این کشور بە نوعی معرف کانون تمدن مرکزی ـ و سوریە گذار بە مرحلەای نوین می باشد کە مرکز ثقل آن نقش فدراسیون شمال سوریە در ارتباط با سایر بازیگران بە شمار می رود. ایدەهایی مانند خاورمیانە جدید، ترسیم دوبارەی مرزهای سایکس ـ پیکو، صدور دموکراسی، انقلاب های رنگین و … از جملە استراتژی ها بودند کە نویدبخش جهانی ایدەآل تر برای خلق های میزوپتامیا بەشمار می رفتند ولی در اساس بە بحران های موجود دامن زدەاند. راهکارهای غرب بە درازای چند قرن اخیر و ترسیم مرزهای ساختگی بدون در نظر گرفتن تفاوت های فرهنگی، قومیتی و جغرافیایی تأثیرات منفی ای بر زندگی خلق ها در خاورمیانە گذاشتە است.
امروزە، این موضوع برای خلق کورد با دو پارادایم همراە بودە علی الخصوص کە ما شاهد تغییرات اساسی و بنیادین در ائتلاف های سنتی یا الگوها برای مدیریت جوامع در این بخش از جهان هستیم. در واقع، الگوهای پیادە شدە هیچ تناسبی با زندگی اجتماعات و جوامع ما ندارند و باید بە دنبال الگوهای مناسبتری یا حداقل بازنمایی آنها باشیم. بە نظر می رسد الگوی ” ملت دموکراتیک ” کە فدراسیون شمال سوریە آنرا نمایندگی می کند اینک بە بهترین نحو در میان ائتلاف ها ” امریکا، اتحادیە اروپا، اسرائیل ” و ” روسیە، چین، ایران ” بە نحو احسن دست بە سیاست زدە و وارد بازی شدە است کە نویدبخش تغییرات گستردە احتمالی حتی در سطح خاورمیانە خواهد بود. این امر زمانی بیشتر واقعیت پیدا می کند کە دکترین سیاست خارجی امریکا بر استراتژی فرسایش و نقش بیشتر بازیگران محلی تأکید می کنند.
ورود امریکا بە سوریە، هم پیمانی غرب با سیستم خودمدیریتی جوامع در سە منطقە فدرال دموکراتیک شمال سوریە، حمایت امریکا و متحدانش از یک دولت قدرتمند و شفاف در اقلیم کوردستان، بازدید غیرمنتظرە پوتین از سوریە بە جای ترکیە و بعدا رفتن بە قاهرە و سرانجام دیدار با اردوغان حامل پیام هایی مهم برای خلق کورد در اقلیم فدرال کوردستان و فدراسیون شمال سوریە و سایر خلق ها نیز می باشد. سیگنال هایی کە در نوع خود مثبت و تأثیرگذار می باشند و تا حدودی از شدت بحران ها و در حاشیە قرار دادن کوردها جلوگیری می کند. همچنین، باید خاطر نشان ساخت کە خلق کورد در این مقطع حساس تاریخی در چهاچوب دو الگو با آن در تعامل هستند کە:
نخست، مدل و سیاست های اعمالی توسط دولت ـ ملت کوردی بعد از سقوط صدام و در توافقی میان کوردها با عراق فدرال تأسیس شدە است. این مدل از حکومتداری کوردی هر چند در مدت کوتاهی از سوی کشورهای همسایە بە رسمیت شناختە شد اما سیاست های عشیرەای این مدل را با مشکلات زیادی روبرو ساخت کە دولتمردان اربیل نسبت بە آنها بی اعتنا بودەاند.
مدل دیگر، با شروع بهار عربی و نارضایتی های سوریە بە عنوان دموکراسی ای نوپا وارد معادلات خاورمیانە و جهان شد و آن مدل ” ملت دموکراتیک ” می باشد. بنابراین، بە یقین می توان گفت کە سرنوشت خلق کورد و جغرافیای زندگی آنها بر مبنای یک سازش قانونی تعیین شدە و بە صورت مختلط میان واقعیت ملت دموکراتیک و دولت ـ ملت در حال تعریف و بازشناسایی خود می باشد. بدون شک، تمام روابط بر مبنای این دو الگو برای ما تعریف خواهند شد.
مطمئنا” امروزە صلح و برقراری آن، ثبات دموکراسی و اعمال نمودن معیارهای دموکراتیک تنها دغدغەی جهان غرب بە رهبری امریکا یا حکومت های منطقەای نیست. در واقع، در یک نظام طبیعی بین المللی بە دور از ناسیونالیسم و فاشیسم؛ ساختارهای متفاوت می توانند پاسخگوی مشکلات باشند و خود منشاء ثبات و همزیستی خلق ها بە دور از هر گونە تبعیضی باشند. از طرفی شکست های رخ دادە در مدل نخست و از سویی دیگر، با توجە بە دستاوردهای کسب شدە در فدراسیون شمال سوریە بعنوان بازیگری جدید و محلی و همچنین، بە دور از مداخلات منطقەای و جهانی انگیزەای بهتر برای برقراری صلح و کاهش تنش ها در میان خلق کورد، سوریە و خاورمیانە بە شمار می رود.
ارسلان برنا ( تحلیلگر سیاسی )
خلق کورد….و دیگر هیچ