بسمهتعالی
وَ تَوَکَّل عَلَی اللهِ و کَفی بِاللهِ وَکیلًا
هرچند دلایل ناکامیهای تیم مقاومت (فرمانداری) در دهه ۹۰ و حسرت ۴ ساله صعود به سوپرلیگ، حکایت مثنوی هفتاد من کاغذ است و باید ریشههای آن را در ساختار ورزش شهر و نیز مدیریت و نگاه کلان برای موضوع «والیبال» در شهرستان دانست، اما با علم به همه این واقعیتها، دعوت به همکاری از سوی مسئولان باشگاه مقاومت برای حضور در تیم والیبال مقاومت مهاباد در سمت سرمربی را به فال نیک گرفتم و مثل همیشه آن را فرصتی برای خدمت به مردم و والیبال شهرمان دانستم.
فرصتی برای خدمت به مردم، همانها که یکی از بزرگترین افتخارات و دلخوشیهایشان هرکجای این کره خاکی که باشند و به هر مرام و مسلکی، عِرق به نام مهاباد و هویتشان است و هرکجا که نام شهرشان باشد، با پای دل به سویش میروند.
آنهایی که من را میشناسند از عدم وابستگی من به والیبال آگاهی داشته و میدانند چند مدتی است از سیستم حاکم بر ورزش شهرستان ناراضی و حضور برخی افراد در مسندهای مختلف ورزشی را خیانت به ورزش و علیالخصوص والیبال و جوانان شهر میدانسته و میدانم. از لحاظ مالی هم همیشه آماده کمک به والیبال شهرم بوده و هستم و هیچگونه انتظاری در مقابل خدمت به والیبال شهرستان مهاباد و تماشاگران پرشور و فهیم آن نداشته و ندارم.
در پیشگاه حضرت حق، قلبم گواهی میدهد که خدمت برای این مردم، برای والیبال مهاباد، لقلقه زبانم نیست و حکایت از تو به یک اشاره، از من به سر دویدن است. در همه موقعیتها و قبلها در تیم افسانهای فرمانداری مهاباد، هیئت والیبال مهاباد، تیمهای میلاد و شهرداری مهاباد و سالهای سال مسابقات و دورههای مختلف ورزشی، همه انگیزه و افتخارم همین بوده و هست.
این بار و با دعوت به تیم مقاومت مهاباد هم امید به کارکردن برای مردم شهرم و تلاش برای نقش بستن لبخند بر لبانشان من را به میدان کشاند.
از همین ابتدا هم تمام سعیام قدم گذاشتن در بهترین مسیر بود. بهترین مشورتها، بهترین انتخابها، بهترین پشتیبانی و امکانات با همه بضاعت موجود، برای تیمی که آسیب روحی شدیدی پس از ناکامیهای بزرگ این ایام خورده بود.
در این راه آقای کریم پیوستی یک خاک خورده و پیشکسوت ارزنده والیبال، آکو کریمی یک جوان تحصیلکرده در دوره دکتری و با مدرک بینالمللی مربیگری والیبال، سالار چمچهمالی یک فوقلیسانس تربیتبدنی و علوم ورزش را به عنوان کمکمربی و در کنار آنها آقای سید صلاحالدین سیادت یک پیشکسوت ارزنده و بزرگ والیبال مهاباد را به عنوان مدیرفنی همراه تیم کردم. برای حضور تمام و کمال تمامی بازیکنان بومی شهرستان مهاباد پیگیری و دوندگیهای لازم را انجام دادم.
معتقدم مجموعهای از بهترین انتخابها در کنار هم است که به نتیجه میرسد. لذا در کنار این انتخابها، تدارک امکاناتی مناسب برای تیم (در حد معقول) امری ضروری بود که متأسفانه با پشت گوش انداختن آن توسط مسئولان تیم تا چند روز قبل از اولین دیدار دور برگشت به تعویق افتاد و حداقل خواستههای اینجانب افراهم نگشت.
با این اوصاف، همکاری من با تیم مقاومت مهاباد به علت فراهم نشدن حتی گوشهای کوچک از خواستههایم به عنوان سرمربی، منتفی است و در کنار مردم برای تکرار قهرمانیها و کسب جام و مدالها در دهه ۷۰ لحظهها را میشمارم.
آرزویم موفقیت و سربلندی شهر عزیزمان مهاباد است و دعاگوی جوانان عزیزمان هستم.
طاهر کریمی
۲۷/۱۰/۱۳۹۶